معمولا گفتن اینکه دچار افسردگی هستید به والدین خیلی سخت است چون ممکن است فکر کنید که شما را جدی نخواهند گرفت یا با شما بد رفتاری خواهند کرد.

 

با چند روش کلیدی زیر این مشکل ها حل خواهند شد. اول از همه در مورد بیماریتان و علائم آن تحقیق و اطلاعات جمع آوری کنید. سپس به صورت تکی با والدینتان صحبت کنید و آنها را از این مسئله آگاه سازید و بعد به آنها فرصت بدهید در مورد نحوه ی برخورد با این موضوع فکر کنند.

 

چه خواهید گفت و چگونه خواهید گفت

۱_ علائم افسردگی را تشخیص بدهید

قبل از صحبت با والدین باید از داشتن این بیماری اطلاعات حاصل کنید. برای این کار از منابع معتبر مانند موسسه ملی سلامت و روان اطلاعاتی کسب کنید.

  • افسردگی در نوجوانان و جوانان می تواند به حالت های مختلفی بروز دهد. ممکن است احساس ناسازگاری، خستگی، خشم یا ناراحتی به شما دست بدهد یا حتی ممکن است در مدرسه هم برای شما مشکل ساز باشد.
  • اخیرا از دوستان و خانواده دورتر شده اید و تنهایی را بیشتر دوست دارید.
  • در خوابیدن دچار مشکل شده اید یا زیاد می خوابید.
  • ممکن است با استفاده از سیگار، الکل و مواد مخدر بخواهید این احساسات را از بین ببرید.
  • حتی اگر از داشتن این اختلال روانی اطمینان ندارید از افراد متخصص کمک بگیرید.

 

۲_ بدانید که این یک گفتگوی آسان نخواهد بود

ممکن است طی این گفتگو شما یا والدینتان احساساتی شوید و یا گریه کنید ولی مهم این است که قبل از اینکه خیلی دیر شود جلوی این اختلال را بگیرید.

  • احتمالا والدینتان قبلا متوجه تغیرات ایجاد شده شده اند. فقط نمی دانند که ناشی از چیست و چگونه به شما کمک بکنند. این وظیفه شماست که آنها را آگاه سازید.

 

۳_ از فردی مورد اعتماد درخواست کمک بکنید

ممکن است در مورد واکنش والدینتان نگران باشید. در این حالت از فردی ماهر کمک بگیرید.

  • این فرد ممکن است طی جلسه ای دوستانه و صمیمی این موضوع را با والدینتان در میان بگذارد.

 

۴_ تصمیم بگیرید که با کی برای اولین نفر صحبت خواهید کرد

  • فکر کنید ببینید عکس العمل کدامیک از والدینتان بهتر خواهد بود و با کدامیک از آنها راحتترید.

 

۵_ از نوشتن نامه کمک بگیرید

در برخی موارد ارتباط غیر مستقیم و به وسیله ی پیامک و نامه بسیار مفید است. لحن جدی داشته باشید تا شما را جدی بگیرند و از بیماریتان و آثار آن صحبت کنید.

 

۶_ در مورد حرف هایی که میخواهید بزنید تمرین کنید چون این بحث بحث سنگینی است

قبل از صحبت با والدین جلوی آیینه یا دوستانتان این عمل را تمرین کنید.

  • نکات کلیدی و مهم را بنویسید تا حتی اگر در حین صحبت احساساتی شدید آنها از قلم نیافتند.

 

۷_ سوالات آنها را پیشبینی و جواب قانع کننده آماده کنید

ممکن است این سوال و جواب ها اطلاعات شما را در این زمینه بالا ببرد یا نبرد. دوست داشته باشید با یک فرد کاربلد صحبت کنید. در زیر مثال هایی از سوالات متداول والدین اورده شده است.

_ میخواهی خود آزاری یا خودکشی کنی؟

_ چه مدت هست که این حس رو داری؟

_ اتفاقی افتاده که اینجوری شدی؟

_ چطور می تونیم کمکت کنیم؟

 

داشتن مکالمه

 

۱_ زمان مناسبی را برای صحبت انتخاب کنید

زمانی مناسب است که شما و والدینتان مشغله دیگری ندارید، مانند وقتی که هردو تنها هستید یا طی پیاده روی های شبانه. اگر سرشان شلوغ است از آنها بخواهید که زمانی را برای  شما کنار بگذارند.

 

۲_ به ان ها بفهمانید که مشکل جدی است

با گفتن جملاتی مانند “من مشکل دارم” ، “من نیدز به کمک دارم” یا “به حرف هایم گوش کنید” جدیت موضوع را به آنها بفهمانید.

 

۳_ از کلمه من در سخن هایتان استفاده کنید

این کار از گیج شدن شما و والدینتان جلوگیری می کند.

 

۴_ اسمی برای این احساس ها قرار دهید

درمورد تحقیقاتی که برای این موضوع انجام داده اید با آنها گفتگو کنید یا چند مقاله و سایت معتبر برای افزایش اطلاعاتشان معرفی کنید.

 

۵_ درخواست یک قرار ملاقات با یک روانشناس بدهید

انتظار نداشته باشید که والدین کاملا آگاهانه برخورد بکنند. به آنها بفهمانید که نیاز به کمک دارید. ملاقات با دکتر اولین قدم برای درمان است. یک پزشک میتواند به شما کمک کند که بفهمید واقعا این بیماری را دارید یا خیر.

 

۶_ اگر والدینتان عکس العمل درستی نشان ندادند نگران نشوید

ممکن است والدین جواب شما را با ترس، خشم و غیره بدهند. در این مواقع باید بدانید که آنها اطلاعات کافی در این باره ندارند. به آنها زمان بدهید.

اگر گیج شدند به آنها بگویید که درک این موضوع برای خود شما هم زمان بر بوده است. به یاد داشته باشید که این گناه شما نیست.

  • اگر آنها شما را جدی نگرفتند دوباره اقدام کنید.

 

دریافت حمایت آنها در طول پروسه درمان

 

۱_ احساساتتان را با آنها در میان بگذارید

این کار سخت است ولی بعد انجام دادن ان احساس سبکی خواهید کرد.

  • احساس گناه نکنید و یا سعی نکنید که با نگفتن این موضوع آرامش را در والدینتان بهم نریزید.
  • صحبت با آنها به این معنی نیست که والدینتان قادر به درمان شما هستند فقط به این معناست که شما در طول درمان احساس تنهایی نکنید.
  • درمورد احساساتتان صادق باشید تا بتوانند به درستی شمارا را کمک کنند.

 

۲_ لیستی از اقداماتی که والدین برای کمک به شما می توانند انجام دهند را تهیه کنید.

شما همچنین می توانید با خوردن منظم غذا و تنظیم خواب این بیماری را به درمان نزدیک کنید. والدین هم با انجام کارهایی مانند پیاده رویی های شبانه استرس را از شما دور می کنند.

 

۳_از آنها بخواهید که همراهتان باشند

بهترین راه همراهی پیوستن به ملاقات های درمانی شماست. در این حالت می توانند سوالاتشان را هم از شما بپرسند و همیشه بروز باشند. این پیوستن به شما حس حمایت شدن خواهد داد.

 

۴_ ببینید که آیا می خواهند وارد یک گروه پشتیبانی شوند یا خیر

ممکن است دکترتان شما را وارد گروهی بکند که دیگران هم مشکل شما را دارند. این گروه ها بسیار مفیدند چون ارتباطی بین افرادی که از یک نوع بیماری رنج می برند برقرار می کند.

  • در این گروه ها اطلاعات والدینتان زیاد می شود و حتی با والدین دیگر هم ارتباط برقرار می کنند.

 

۵_ به درمانگر خود مراجعه کنید

رواندرمانگر شما ممکن است بخواهد یک جا و یا تک به تک با والدینتان حرف بزند. در بیشتر مواقع اگر بیماری شما توسط یک فرد روانشناس تایید شود والدین شما بیشتر این موضوع را جدی خواهند گرفت.

home_clinic2_slider_slide1_bg.jpg
اگر احساس می کنید نیاز به مشاوره تخصصی در مورد مشکلات مربوط به افسردگی دارید ما در کلینیک روانشناسی صدای زندگی می توانیم به شما کمک کنیم. کافیست تا با شماره های داخل سایت تماس گرفته تا از خدمات ما بهره مند شوید.
نوبت بگیرید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *