ترس از تاریکی یکی از متداول ترین ترس ها در کودکان می باشد و می تواند به میزان کم در دوره ای از رشد رخ دهد و گذرا باشد.
گاهی هم ممکن است این مشکل بیش از حد باشد و دردسرهای زیادی را برای خانواده ایجاد کند.
بهتر است والدین راه حل لازم را برای درمان ترس از تریکی فرزندان خود را یاد بگیرند تا بتوانند به فرزندان خود کمک کنند.
مراجعه به مشاوره کودک آنلاین می تواند تاثیر بسیار زیادی در درمان ترس از تاریکی کودکتان داشته باشد.
ترس های کودکان در موقع تولد دو مورد است: ترس از صداهای بلند و ترس از افتادن.
با این وجود با آغاز سال اول زندگی ممکن است با انواع ترسها روبرو شوند.
ممکن است شیر خوار وقتی که صابون در چشمش رفت از حمام کردن بترسد.
ممکن است از شنیدن صدای آب در راه آب بترسد.
بعدها ممکن است از صدای سیفون توالت، جاروبرقی، طوفان توام با رعد و برق، تاریکی، سگ، روح، هیولا، افراد با قیافه های متفاوت، موقعیت های جدید و یا تنها ماندن بترسد.
وحشت های شبانه که طی آن کودک از خواب می پرد، گاهی بدون آنکه خاطره ای از رویای هولناک خود داشته باشد، تجربه ای بسیار ناراحت کننده است.
«ترس» به واکنشی گفته میشود که در موقعیتهایی نشان داده میشود که برای بیشتر افراد، ترسناک تلقی میشود اما ترس مرضی یا فوبیا نوع خاصی از ترس است که در درجه اول افراطی، غیر منطقی و ناموجه است.
اگر فوبیا از یک چیز خاص باشد به آن فوبیای خاص میگویند و اگر ترس از موقعیتهای اجتماعی باشد به آن فوبیای اجتماعی گفته میشود.
این تقسیم بندیها را میشود برای بزرگسالان به راحتی به کار برد اما در کودکان به چند دلیل، جدا کردن ترسهای طبیعی از فوبیا سخت است.
در درجه اول نشانههای ترس های کودکی با بزرگسالان فرق میکند.
یعنی ممکن است کودک به جای این که مثل بزرگسالان از موقعیتی وحشت زده شود، حالت قهر به خود بگیرد یا خودش را به بزرگسالان بچسباند.
حتی ممکن است کودک، ترس خودش را پشت نشانههای افسردگی و خشم پنهان کند.
ضمن این که برخلاف بزرگسالها که میدانند ترسشان افراطی و غیر منطقی است کودکان آن قدر رشد نکردهاند که تفاوت ترسهای طبیعی و غیر طبیعی را بدانند.
ترس های کودکان از منابع مختلفی نشات میگیرد.
برخی از ترسی ها رفتاری یاد گرفته شده اند و از طریق تجربه های واقعی شرطی می شوند.
مثلا کودکی که خاطره مربوط به تعقیب شدن و گزیده شدن توسط سگی دارد، ممکن است سال ها طول بکشد تا بتواند بر ترس خود از سگها غلبه کند.
گاهی والدین، ندانسته با الگو قرار دادن خود، ترس هایی را در دل کودکان می کارند.
برای مثال مادری که عادت داشت در هنگام طوفان و رعد و برقی داخل کمد مخفی می شد باعث ایجاد ترس از رعد و برق در کودک خود شد.
به طور کلی بعضی از ترسها برای بعضی از سنین طبیعیتر است اما کلا هیچ ترسی – حتی اگر طبیعی باشد – نباید بیش از دو سال طول بکشد.
یعنی طول کشیدن بیش از این حد، نشانه مشکل و نیازمند توجه یا حتی درمان بالینی است.
برخی از ترس های کودکی ریشه فطری دارد مثل ترس از صداهای مهیب و برخی دیگر از همان ماههای اول و به صورت اکتسابی در کودک شکل میگیرد مانند ترس از حیوانات مثل سوسک و گربه.
والدین برای جلوگیری از ترسو شدن کودکان باید خود الگوی شجاعت باشند.
بعضی از ترسها در کودکان زودگذر است و ثبات و دوام ندارد اما بعضی از ترس های کودکی به نوعی مبتنی بر واقعیت نیست.
در واقع کودک از محرکی بیخطر میترسد و به شدت واکنش نشان میدهد.
اینکه چرا کودکان میترسند مورد توجه بسیاری از صاحب نظران رشد کودک و روانشناسان بوده است.
برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترسها عنوان کردهاند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کردهاند.
در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان میدهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد.
مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان میدهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.
ترس های کودکان را جدی بگیرید!
کودکان تجسم های روشن و زنده نیز دارند و چون نمی توانند واقعیت را از خیال به خوبی تفکیک کنند، از این که ممکن است هیولایی زیر تخت پنهان شده باشد وحشت می کنند.
تجربه و درک آنان نیز محدود است؛ به طوری که وقتی با تجربه ای متفاوت روبرو می شوند، ممکن است از وحشت فریاد بکشند چون قبلا مشابه آن را ندیده اند.
امروز، کودکان خردسال در کتاب ها، فیلم ها تلویزیون با داستان های ترسناکی رو برو می شوند و ممکن است شب کابوس آن را ببینند.
گاهی احساس امنیت کودکان توسط بزرگسالانی که سعی می کنند با ترساندن انها به خوب بودن وادارشان کنند، به خطر می افتد.
مثلا: “اگر بچه خوبی نباشی تلفن می کنم پلیس بیاید، و ترا به زندان ببرد.»، «اگر بچهٔ خوبی نباشی میروم و دیگر هرگز بر نمیگردم».
یک کودک دو ساله حاضر نبود در گهواره خود دراز بکشد و با حالت نشته به خواب میرفت.
معلوم شد که مادرش او را به خاطر خیس کردن رختخواب به شدت تنبیه کرده بود و او تصمیم گرفته بود بیدار بماند تا رختخوابش را خیس نکند.
گاهی بچه های بزرگتر با گفتن اینکه لولو می آید و بچه های کوچکتر را با خود می برد، آنها را می ترسانند.
بهترین روش ارایه کمک توسط والدین، پذیرش ترس های کودکان و اطمینان بخشی به آنها از طریق مثبت و شادمانه و اجتناب از تمسخر آنهاست.
والدین باید به کودکشان اطمینان خاطر بدهند که دوستش دارند، کنارش هستند و همیشه از او مراقبت میکنند.
والدین هیچ وقت برای منع از از انجام کاری که فکر می کنند برای او خطرناک است نباید کودک خود را بترسانند، درعوض با او همراه شوند و مراقب او باشند که به خودش آسیب نزند.
والدین می توانند به کودک این فرصت را بدهند که درزمانهای مختلف با عامل ترس هایش به تدریج آشنا شده و به آن عادت کند.
مثلاً وقتی از پرنده می ترسد او را با جوجه آشنا کنند.
والدینی که درباره ترس های کودکان زیاد هیاهو می کنند و یا ترس آنها را نا دیده می گیرند، باعث تشدید این ترسها در کودکانشان می شوند.
والدین باید در نظر داشته باشند که اگر ترس های کودکان بیش از حد و نگران کننده است با متخصص و روانشناس کودک، مشورت کنند و برای درمان آن کمک بخواهند.
در برخی از موارد، ترسهای کودکی موجب بروز اختلالاتی نظیر اضطراب یا فوبیا (ترسهای بیمارگون) در بزرگسالی می شود.
گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت، جدا شدن از والدین و… به صورت ترس از تاریکی، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان میدهد.
بنابراین میتوان گفت برخی از ترسهای مشخص و معین کودک میتواند ریشههای روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد.
در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود میآورد.
ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد.
مثلا مادری که از عنکبوت میترسد این ترس خود را به کودک منتقل میکند.
این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت میپذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.
از جمله عوامل دیگر شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود. مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و…
همینطور است تماشای فیلمهای ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک میگذارد موجب وسعت یافتن این صحنهها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک میشود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.
در زمینه درمان، قبل از هر چیز باید به سن کودک توجه کرد.
همان طور که قبلا هم گفته شد برخی از ترسها در سنین خاصی طبیعیتر هستند.
بنابراین اگر چنین ترسهایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند.
اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین میرود.
همینطور برای تشخیص ترسهای غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.
هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی میترسند ولی این ترس چندان وحشتزا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمیکند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست.
اما زمانی که نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است.
کودک بسیار وحشتزده میشود و رفتارهایی از خود نشان میدهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.
روانشناسان برای کاهش ترس های کودکی راههای زیادی را توصیه میکنند:
آنها در وهله اول به والدین توصیه میکنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند.
تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس های کودکی میتواند به جای درمان، اضطراب و ترس او را افزایش دهد.
این ترس معمولا بتدریج از بین میرود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترسها نمایند.
هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم.
هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر میرسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمیتواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.
زمانی که کودک تحت نظر یک متخصص یا روانشناس درمان میشود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایدهای نخواهد کرد.
مثلا زمانی که خود مادر از تاریکی میترسد، هر چند کودک حمایتها و درمانهایی را از روانشناس و مشاور خود دریافت میکند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر میپذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین میبرد.
بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.
بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول میترسد، میتوانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند.
در مراحل دیگر میتوان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده میشود بهره جست.
با مراجعه به یک روانشناس و درمانهای رفتاری او میتوان اقدام به حل مشکل ترس های کودکان نمود.