طرحواره یا Schema، یک اصطلاح روانشناختی بسیار پیچیده است که توضیح آن چندان راحت نیست.
اما به طور کلی طرح واره یا اسکیما را می توان مجموعه ای از باورها، افکار، احساسات، خاطرات و رفتارهایی دانست که ما در مورد یک رویداد در سنین کودکی تجربه کرده ایم.
ما این تجربیات را درونی سازی کرده و ادامه زندگیمان را با آنها سپری می کنیم .
مثلاً فردی که در کودکی به دلیل شاغل بودن والدین ساعت ها تنها در خانه بوده است و در زندگی خود فوت پدر را نیز تجربه کرده است، دچار یک یا چند طرحواره می شود.
چرا که این فرد در بزرگسالی نیز ممکن است همواره و به طور ناخودآگاه فکر کند که همیشه افرادی که من آنها را دوست دارم روزی من را تنها خواهند گذاشت.
این باور او سبب پیدایش مجموعه رفتارها و احساساتی در روابط بزرگسالی و کنونی زندگی او می شود. و در نهایت تعادل روانی، رفتاری و زندگی او برهم می خورد. البته هر اتفاقی در گذشته سبب بروز طرح واره نمی شود.
طرحواره درمانی روشی درمانی است برای غیرفعال کردن طرحواره های ناسازگار فرد.
استفاده از طرح واره ناسازگار در بزرگسالی سبب بر هم خوردن روابط فردی، احساسات و هیجانات شخص در بزرگسالی می شود. طرحواره درمانی در واقع علم درمان همین مشکلات و طرح واره های فرد است.
وی دریافت از آنچه برخی روانشناسان می گویند مشکلات رفتاری عمیق تر است. برای همین با بررسی های خود به پیدایش رفتارهای ناکارآمد کنونی با خاطرات کودکی پرداختند.
جفری یانگ مدعی است که هر شخصی ممکن است هیجده طرحواره ناسازگار داشته باشد که هر طرحواره در زندگی او، اثر مختلفی می گذارد.
طرح واره درمانی در واقع بر روی افکار، احساسات، باورها و خاطرات دوران کودکی کار می کند و به فرد آموزش می دهد که نوع نگرش خود نسبت به رویدادهای کنونی زندگی را چگونه تغییر دهد.
در روش طرحواره درمانی، فرد با کمک یک درمانگر، به بررسی دوران کودکی خود می رود. آنها را مجدد بررسی می کند. با احساسات سرکوب شده روبرو می شود. و در نهایت باورهای جدیدی را در مورد آن رویداد ها می سازد.
از آنجایی که یادآوری خاطرات تلخ گذشته، برای فرد بسیار سخت است، طرحواره درمانگر به هدایت او و همینطور شناسایی نقاط بحران ساز خاطره می پردازد و در این مسیر فرد را از ناکامی های کودکی رها سازد.
طرح واره درمانی در تمامی شاخه های مرتبط با سلامت روان کاربرد وسیعی دارد. برای نمونه در اضطراب های مزمن، افسردگی، اختلالات شخصیت، تعارضات زوجین، فرزند پروری، مشاوره پیش از ازدواج، وسواس، فوبیاها و … می توان از این روش درمانی استفاده کرد.
هر چند در بخشی از حوزه ها کاربرد بهتری داشته که در سطوح پایین تر توضیح می دهیم:
طرح واره ها سبب می شود که برداشت فرد در موقعیت های زندگی نادرست باشد.
این برداشت های نادرست سبب مشکلات در روابط میان فردی و همینطور موقعیت های مختلف شده، و فرد را دچار اضطراب می کند.
این موضوع سبب می شود که هر وقت مسئولیتی به او داده می شود و یا در زندگی به مشکلی کوچک بر می خورد، دچار اضطراب شود. چون او با یک پیش فرض از کودکی که به او می گوید تو عرضه نداری و یا همیشه شکست میخوری زندگی می کند.
همچنین یکی از نشانه های داشتن این مشکل در فرد، اضطراب های مداوم و یا مزمن است. در واقع وقتی طرحواره بسیار قوی باشد، فرد اضطراب های قدرتمندی را تجربه می کند.
به بیانی دیگر هر شخصی که اضطراب دارد حتماً اسکیما ندارد و یا هر شخصی که اسکیما دارد حتماً دچار اضطراب نخواهد شد. اما معمولاً طرحواره هایی مانند رهاشدگی، نقص و شرم و معیارهای سرسختانه، سبب بروز اضطراب در فرد می شود.
درمانگر با شناسایی ریشه های اضطراب فرد، به دنبال شناسایی طرحواره های ناسازگاری است که سبب اضطراب های مداوم می شود.
در نهایت طرحواره درمانگر با کار کردن روی طرحواره های اضطراب زا، اضطراب ها، ترس ها و استرس های فرد را به طور چشمگیری کاهش می دهد.
همانطور که در خطوط بالا ذکر شد، طرحواره ها در دراز مدت روابط فرد و همینطور احساسات او را تحت تاثیر قرار می دهد.
این موضوع سبب می شود که فرد در رویدادهای مختلف، احساسات منفی را بیشتر تجربه کند. تجربه احساساتی مانند یاس، شکست، دودلی ناشی از انتخاب های نادرست ( که انتخاب ها نیز می تواند ناشی از طرح واره باشد) و … سبب بروز افسردگی می شود.
یکی دیگر از عوامل که سبب افسردگی می شود. همان طرح واره های اضطراب زا می باشد.
این نکته را در نظر داشته باشید که اضطراب های طولانی مدت و حل نشده، سبب بروز افسردگی در فرد می شود.
در واقع خشم فرد از دیگران، و یا خشم فرد از ناتوانی های خود (که این ناتوانی ها هم ناشی از طرح واره است) سبب احساس ناکارآمدی و بی ارزشی شده و فرد را به حیطه افسردگی می کشاند.
درمانگران این شاخه معتقدند که ریشه اختلالات شخصیت، داشتن چندین طرحواره است که با یکدیگر همپوشانی پیدا کرده اند و سبب شکل گیری مشکلات شخصیتی پایدار برای فرد شده است.
طرحواره درمانگر هایی که بر روی اختلالات شخصیت کار می کنند با شناسایی طرح واره هایی که سبب پیدایش اختلال شخصیت خاص شده اند، سعی در درمان اختلال شخصیت می کنند.
تقریباً تمامی پژوهش ها در کارآمدی این روش صحه گذاشته اند. علی الخصوص پژوهشهای متعدد بر موثر بودن طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت مرزی صحبت به میان می آورند.
با تعدیل شدن طرح واره های فرد، رفتارها و باورهای جدیدی برای مراجع شکل می گیرد که سبب کنترل اختلال شخصیت می شود.
طرحواره ها چنین عمیق هستند که گاهی از اوقات و به طور ناخودآگاه در تصمیم گیری های فرد دخیل هستند.
یکی از این موارد انتخاب همسر است. در واقع افرادی که دچار طرح واره های ناسازگار هستند، همسرشان توسط طرح واره هایشان انتخاب می شود.
مثلاً فردی که طرح واره بی ارزشی دارد، به طور ناخودآگاه دست به انتخاب همسری می زند که از او بسیار پایین تر باشد. چرا که او خود را لایق زندگی کردن با فردی بالاتر از خود و یا همسطح خود نمی داند.
گذشته از این موضوع، طرح واره های فردی سبب مشکلات بین زوجین می شود.
این مشکلات ناشی از تداخل طرحواره دو نفر در رابطه است. مثلاً فردی که طرح واره رهاشدگی دارد از اینکه همسرش از او فاصله بگیرد به شدت دچار اضطراب شده و نسبت به همسرش ایراد می گیرد.
حال اگر همسر این فرد نیز دچار طرح واره دیگری مانند طرح واره نقص و شرم باشد، هر انتقادی را توهین تلقی کرده و واکنش تندی نسبت به تذکر همسرش نشان خواهد داد.
طرح واره درمانگر زوجین، با بررسی نقاط اختلاف زوحین، به طرح واره های ناسازگار هر کدام از طرفین پی برده و سعی در ارائه چگونگی تعامل با طرحواره های آنها می کند.
در برخی از مواقع، و در صورتی که طرحواره های هر دو طرف شدت بالایی داشته باشد، زوجین با شرکت در جلسات درمانی فردی؛ به غیر فعال کردن طرحواره های خود می پردازند.
برای استفاده از تکنیک های طرحواره درمانی، در ابتدا لازم است یک درمانگر مناسب و آشنا با درمانهای موج سوم پیدا کنید.
پس از شرح حال گیری و انجام تست طرح واره یانگ، لیستی از طرح واره فرد تهیه می شود. کلیات طرح واره درمانی برای او توضیح داده شده و در نهایت با انتخاب یکی از طرح واره هایی که به مشکل فرد نزدیک است، درمان آغاز می شود.
از آنجایی که طرح واره های ناسازگار فرد را در چهار بعد رفتاری، شناختی، هیجانی و بین فردی درگیر می کند، تکنیک های طرحواره درمانی با محوریت این چهار مورد انتخاب می شود.
متاسفانه تعداد کسانی که این روش درمانی را به طور دقیق و علمی انجام دهند زیاد نیست. دلیل این موضوع پیچیدگی طرحواره درمانی حتی برای طرح واره درمانگر ها است.
درمانگر لازم است هوش بالا و قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داشته باشد. گذشته از این موضوع، برقراری رابطه با مراجعی که طرح واره دارد به مراتب سخت تر از مراجعین بدون طرحواره است.
دلیل این موضوع فعال شدن طرح واره های فرد و همینطور مقاومت درمانی در مراجعه است.