معمولاً اولین علامتی که نشان میده اوضاع سرکار خیلی خوب نیست علائم فیزیکی و جسمی.
مثلاً ممکن شبها آنقدر ذهنت درگیر ماجراها و حواشی منفی محیط کار باشه که بهسختی به خواب بری.
ممکن مدام دلشوره و استرس داشته باشی و احساس نزدیک شدن یک خطر قریبالوقوع را داشته باشی.
میزان استرس ات ممکن زیاد بشه و این موضوع روی عادات غذایی و سلامتی کلی ات تأثیر منفی بذاره.
همه این مشکلات سلامتی نشوندهنده این است که تأثیرات منفی و مخرب محیط کار سمی وارد زندگی شخصی ات شده و بعد از ساعات کاری هم دست از سرت برنمیداره.
اگر بعد از هر روز کاری انرژیت خالی میشه یا صدای آلارم سرکار برات کابوسه باید بدونی توی محیط کاری سمی داری کار می کنی و این ینی زیاد دوام نمیاری و حالت روز به روز بدتر میشه البته این لزوما به کل سازمان برنمی گرده یک کارمند سمی کافیه تا کل مجموعه مسموم کنه.
این مختص ایران نیست یک پنجم کارمندای آمریکایی هم در محیط کاری سمی دارن کار می می کنن.
آدما هر هفته ۴۰ ساعت یا بیشتر کار می کنن حالا فکر کن این محیطی که بیشتر وقت و انرژی تو توی میذاری چه بلایی سر خودت و خانوادت میاد.
چون به هر حال اگر سرکار تحت فشار باشی توی خونه هم حالت بد یا باید استراحت کنی به نوعی توی روحیه خانوادت و یا فرزندانتم تاثیر داره.
محیطهای کاری مسموم بسیار هزینهزا هستند.
تخمین زده میشه که وجود یک فرد با روحیات سمی میتواند بیش از ۱۲۰۰۰ دلار هزینه بر دوش یک کمپانی جهانی بذاره.
این روحیات سمی میتونه بر عملکرد بقیه کارکنان هم تاثیراتی منفی داشته باشد:
یک محیط کاری مسموم محیطی که به صورتی منفی بر رفاه ذهنی کارکنان تاثیر داره و باعث ایجاد اضطراب، نگرانی و آشفتگی میشه.
در چنین محیطی شاهد رواج شایعات، درگیریها، تهدید و اجبار، خنجر زدن از پشت، اعمال نفوذ، تهدید و سوءاستفاده به صورت مکرر هستیم.
مدیریت بیشتر روی این مسئله که کارمندان چه کار اشتباهی انجام میدن تمرکز کرده و گاهی هم بازخورد مثبتی به کارهایی که درست انجام میشه نشان میده و اکثر پاداشها برای بهترین فرد و برای بقیه افراد حتی خبری از یک تشکر ساده در کار نیست.
برای انجام و اتمام کارها لایههای اداری زیادی برای تصویب و تأیید وجود داره و مدیران مافوق روی ریزترین مسائل کاری پرسنل زیردست خود اظهارنظر میکنن.
تنها روی فاکتورهایی مثل سود شرکت، موفقیت در رقابتها و کاهش هزینهها تمرکز شده و عوامل مهم دیگه مانند سلامت پرسنل و انگیزهٔ شون نادیده گرفته میشن.
برای اکثر افراد اتفاق افتاده است که در شرایطی حق با آنها بوده اما به دلیل اینکه طرف مقابلشان به هر نحوی قدرت بیشتری داشته (مثلاً تجربه، سِمت و گاهی سن بیشتر)، نتونستن حق خودشون را بگیرن.
به جای آنکه منابع انسانی به عنوان سرمایه و دارایی باارزش تلقی بشه، به آنها به عنوان شییٔ و یا هزینه نگاه میشه و توجه کمی به سطح خوشحالی کارمندا میشه و مدیر برای کارمنداش همدلی و شفقت کمی نشون میده که در نتیجه کارمندا با استرس شدید، کارگریزی، نداشتن انگیزه، فشار روحی و بیمیلی به کار روبهرو میشن.
کارمندان به دلیل سیستم ارزیابی داخلی شرکت باید با همدیگر رقابت کنن و به جای تمرکز روی کارآیی کل تیم، روی نمایش میزان تواناییهای فردی و کارآیی خود متمرکز بشن.
همه اینها میتونه نشانهای از یک محیط کاری مسموم باشد.
اگر مدیر یا همکاران شما با زبان خود دیگران را تحقیر کرده یا آزار میدهند در واقع شما در یک محیط کاری سمی مشغول به کار هستید. هیچ جایی برای هر گونه سوء استفاده در محیط کار نباید وجود داشته باشه.
اگر کارکنان شرکت بیش از حدود یک سال در شرکت دوام نیاورده یا از جابجایی مکرر در سِمتهای مختلف شرکت خسته شدن، پس احتمالا در حال کار در یک محیط کاری نامطلوب هستی.
وجود بعضی شایعات طبیعی است اما این که دائما پشت افراد مختلف بدگویی بشه دیگه با مشکلاتی جدی روبرو هستین.
مدیر و رئیس یک شرکت تأثیر فوقالعاده زیادی روی فرهنگ و جو کلی شرکت میتونه داشته باشه.
برای همین یکی از بارزترین نشانههای محیط کار سمی، ناکارآمدی و سمی بودن مدیر و رئیس شرکت ست.کار کردن برای یک رئیس خودشیفته باعث میشه مشکلات دیگه ای مثل ارتباطات ضعیف و انگیزه پایین کارکنان میشه.
از خودتان بپرسید:
اگر پاسخ هرکدوم از این سؤالا مثبت باشن یعنی متأسفانه در یک محیط سمی مشغول به کار هستی و بهتر هرچه زودتر اقدامی مؤثر برای مواجهه با آن انجام بدی.