حتما شما هم در طول زندگی خود «احساس گناه» را تجربه کرده اید. احساسی ناخوشایند و آزار دهنده که روان ما را برهم می زند و حال ما را به سمت بی کفایتی دگرگون می سازد. به راستی این چه حسی است؟ چگونه طراحی می شود؟
مضمون احساس گناه، تخطی یا لغزش اخلاقی است. علت پیدایش احساس گناه، خطاها و یا غفلت هایی است که در رفتار دیده می شوند، و آنگاه ما را به این احساس رهنمون می سازند.
سئوالاتی که در ذهن ایجاد می شودعبارت است از:
در آغاز به شناخت مسئولیت خود می پردازیم. بدین معنی که در اتفاقی که رخ داده و حس گناه را ایجاد کرده نقش من و مسئولیت این نقش چیست؟
یکی از تکنیک های مفید برای چالش با احساس گناه، ارزیابی دقیق میزان مسئولیت شما در آن واقعه است. ابتدا نقش خود را مشخص و مسئولیت آن را برآورد کرده و سپس عملکرد خود را بررسی کنید. خود انتقادگری و استفاده از برچسب هایی مثل چقدر بد هستم و یا خیلی ابله هستم، نه تنها به شما در تغییر رفتار کمک نمی کند بلکه باعث می شود همان رفتارهای قبلی را ادامه دهید. در واقع برچسب بد و ابله و بی رحم را به رفتار نسنجیده خود بزنید نه به شخصیت خود.
توجه داشته باشید که شرم و گناه از یک نوع تفکر برمی خیزند و هر دو در بر گیرنده کاری نادرست هستند. اما شرم در نتیجه ارزیابی بیرونی و گناه در اثر ارزیابی درونی ایجاد می شود.
در حس شرم از اینکه دیگران ما را تایید نمی کنند ما آزار می بینیم و در حس گناه عدم تایید خودمان به ما آسیب می زند. متاسفانه نتیجه گیری اینگونه هست:
من آدم بدی هستم و در نهایت، فرد خود را لایق تنبیه شدن می داند.
لازم به ذکر است که انسان موجودی جایزالخطاست و گاهی رفتارهایی انجام می دهد که باعث پشیمانی او می شود. در اکثر موارد عدم پیروی به باور جایزالخطا بودن احساس گناه را پدید می آورد و همچنین به واسطه پایین بودن اعتماد به نفس، فرد به خلق بایدها و نبایدها می پردازد که مشکل را پیچیده تر می کند.
توصیه می شود هیجان های منفی خود را شناسایی کرده و در جهت رفع آن بکوشید. اینکه شما نمی توانید از یک برنامه غذایی بهداشتی طبق دستور متخصص پیروی کنید به اهمیت هدف و میزان تعهد و مسئولیت شما مربوط است و برای پای بند بودن به این تعهد قدم اول توجه به سلامتی است. اگر شما به دیگران نشان دهید که چه اندازه سلامتی برای شما حائز اهمیت است قطعا شما را تحسین خواهند کرد.
قدم بعدی قاطعیت شماست. اگر شما فرد مصمم وقاطعی هستید باور کنید دیگران هرگز نمی توانند حس مسئولیت را از شما بگیرند و در نتیجه شما با اعتماد به نفس کافی عهده دار وظایف خود خواهید شد و دیگر از احساس گناه خبری نیست.
اگر در این مسیر هنوز خود را قوی نمی بینید و تحت تاثیر دیگران قرار می گیرید، می توانید در چنین محافلی حاضر نشوید تا به مرور زمان بر نقاط ضعف خود چیره شوید و در حفظ دستور تغذیه ای خود بکوشید و نتیجه این تلاش و کوشش را به صورت حیرت آوری با جسمی سالم و ظاهری متفاوت و زیبا به دیگران نشان دهد. آن زمان مصمم بودن و قاطع بودن شما دیگران را به طور چشمگیری تحت تاثیر قرار خواهد داد.
همینطور در بیان جملات ناخوشایندی که به فرزند خود ابراز می کنید، به دلیل هیجانات منفی خود یعنی خشم و ناشکیبایی، فرزند خود را به صفت هایی متهم می کنید که حقیقتا لایقش نیست. اگر هدف شما تعلیم و آگاهی دادن است، قطعا چنین برخوردی ناکارآمد تلقی می شود و شما بعد از چند ساعت از ابراز چنین رفتاری، احساس گناه را تجربه خواهید کرد.
فقط از خود بپرسید: چه دلیلی داشت که اینگونه رفتار کردم؟ چرا ناجوانمردانه به او حمله کردم؟ با ردیابی رفتارتان به احساسات ناخوشایند خود پی می برید و برای برطرف کردن آن اقدام می کنید و در نهایت از تکرار چنین برخورد خصمانه ای جلوگیری می کنید.
نقش والدی و بار سنگین این مسئولیت می طلبد که صفت صبوری را بیشتر از پیش در رفتار خود همراه سازید. استفاده از الفاظ ناخوشایند دل هر مخاطبی را می شکند و اگر این مخاطب، فرزند ما باشد آن زمان دل والدین بیشتر به درد می آید که چرا متوجه این بی توجهی و بی مبالاتی نبوده اند.
با رعایت این اصول از ایجاد احساس گناه جلوگیری کرده و به حفظ بهداشت روانی خود کمک خواهید کرد.
درصورت نیاز به هرگونه کمک و مشاوره ای روانشناسان ما آماده پاسخگویی به شما خواهند بود