اضطراب برای بقای حیات انسان امری ضروری است. در واقع اضطراب نوعی درد هیجانی است که همانند درد جسمانی به صورت یک فرایند هشدار دهنده عمل میکند.
همان گونه که درد یک ارگان از بدن، علامت هشدار دهندهای از یک آسیب است و ما را وادار میسازد تا در جستجوی علت ایجاد آسیب و درمان آن برآییم، اضطراب نیز یک علامت حمایت کننده است.
علامتی که باعث رشد شخصیت انسان و سازگاریهای مختلف او در مقابله با اضطراب میشود.
اضطراب نوعی درد هیجانی است که همانند درد جسمانی به صورت یک فرایند هشداردهنده عمل میکند و باعث رشد شخصیت انسان و سازگاریهای مختلف او در مقابله با اضطراب میشود.
در تولید اضطراب عوامل فرهنگی از جمله: مذهب، تحصیلات و نظامهای ارزشی فرد تأثیر دارند.
اضطراب گاهی به هنجار و مفید بوده و گاه نابهنجار و زیانآور است. اینکه کی و کجا اضطراب به هنجار یا نابهنجار است؛ بستگی به علت، شدت و مدت اضطراب دارد.
اضطراب میتواند مانند درد بدنی جنبه مرضی پیدا کند. بدین ترتیب که بدون علت مشخص یا به سبب یک اتفاق جزیی عارض شود و یا این که بدون علت شدت یافته و ادامه پیدا کند.
از آنجا که منشأ اضطراب در افراد مختلف، متفاوت بوده و مساله تفاوتهای فردی و عکسالعملهای افراد در شرایط یکسان نیز متفاوت میباشد، در برابر اضطراب نیز رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند که از فردی به فرد دیگر تغییر میکند. مثل: تحریکپذیری، بیقراری، وابستگی مفرط، مواظبت بیش از حد، مشغولیتهای ذهنی، محدود کردن فعالیتها، محدود کردن حواس و غیره.
اضطراب میتواند مانند درد بدنی جنبه مرضی پیدا کند. بدین ترتیب که بدون علت مشخص یا به سبب یک اتفاق جزیی عارض شود و یا این که بدون علت شدت یافته و ادامه پیدا کند.
از جنبه بدنی نیز واکنش افراد به شرایط یکسان اضطرابآور یکسان نمیباشد. مثلاً در سطح گوارشی برخی دچار اسهال شده وعدهای یبوست پیدا میکنند.
علت این که چرا در بیماران مختلف، ارگانهای مختلفی درگیر اضطراب میشوند، درست شناخته نشده، اما به نظر میرسد آسیبپذیری و حساسیت ارگانهای خاصی در هر فرد، علت درگیری آن ارگان در شرایط استرسزا و اضطراب آلود باشد.
به طور کلی استرسها (هر گونه محرک و فشار روانی و اجتماعی که بر فرد وارد میشود، بی آن که از آن خبر داشته باشد.) ایجاد اضطراب میکنند.
اضطراب میتواند درونی یا بیرونی باشد:
از کشمکشهای غریزی و نیروهای سانسور کننده به وجود میآید.
از کشمکش میان خود انسان و دنیای خارج پدیدار میگردد.
عوامل فرهنگی نیز با قانون و قاعدههایی که اعمال میکند، در ایجاد اضطراب نقش دارند.
عوامل استرسزای روانی – اجتماعی که اغلب جنبه فردی دارد، به آسیبپذیری افراد، ظرفیت فرد، ماهیت استرس، دفاعهای قابل دسترس و از عهده برآمدن آن بستگی دارد.
اگر عملکرد خود انسان کارساز باشد، فرد میتواند به طور رضایتبخشی خود را با شرایط استرسزا تطبیق دهد.
افراد مختلف برای غلبه بر اضطراب به گونههای متفاوتی عمل میکنند. به طور کلی میتوان گفت افراد برای غلبه بر اضطراب به دو گونه عمل میکنند:
برای بهبود تواناییهای افراد برای اینکه از عهده استرس یا اضطراب برآیند، روشهایی وجود دارد که با به کارگیری آنها از میزان آسیبپذیری آنها کاسته میشود.
این روشها عبارتند از:
سطح عینی شامل: آموزش، شغل، محل سکونت، نیازهای مالی و نیازهای خانوادگی، هدفها و آرمانهای زندگی است.
در سطح شخصی: ارزیابی امکانات و محدودیتهای خود، امکانپذیر است.