چگونه با افسردگی بعد از طلاق مقابله بکنیم

چگونه با افسردگی بعد از طلاق مقابله بکنیم

طلاق ها می‌توانند بسیار مخرب باشند. اینکه هر بخش از زندگی‌تان را با کسی سهیم باشید سخت است و همه چیز ممکن است تغییر بکند، اینگونه که تلفن را بردارید و ناگهان به‌ یاد بیاورید که خوب نیست زنگ‌ بزنید.

در برخی موارد، ممکن است اشخاص دچار افسردگی شوند. اختلال روحی‌ای که می تواند بسیار سنگین و سخت باشد بقدری که هیچکس احتمالاً نمی تواند درک کند شما چه دوره‌ای را می‌گذرانید.

اینکه مراقب خودتان باشید و تصمیم بگیرید چگونه به جلو حرکت کنید، چالشی جدی است.

 

گام دوم: مدیریت احساسات‌

بپذیرید که تجزیه تحلیل احساساتتان زمان می‌برد.

مخصوصا اگر رابطه طولانی مدت بوده باشد، تجزیه تحلیل احساسات دشوار و احتمالاً طولانی خواهد بود. با توجه به این مساله، برای درمان و بهبود به قدر نیاز به خودتان زمان بدهید.

برخی اشخاص باور دارند که بهبود مشکلات ناشی از جدایی نصف زمانی که رابطه طول کشیده است زمان می برد. برای مثال، اگر رابطه‌تان ۶ ماه طول کشیده است، پس احتمالاً ۳ ماه نیاز دارید تا کاملاً بهبود یابید. به خاطر داشته باشید که آدم‌ها متفاوت هستند، پس ممکن است کمی کمتر یا بیشتر از این به زمان احتیاج داشته باشید.

 

  1. به خودتان فضا و زمان بدهید تا احساسات منفی‌تان را تجربه کنید.

بعد از جدایی‌ ناراحت‌کننده طبیعی است که فرد عصبانیت، سرخوردگی، غمگینی، ترس و دیگر انواع هیجانات را تجربه بکند. برخی از آنها ممکن است اصلاً به همسر قبلی‌تان مرتبط نباشد. این خوب است. به خودتان اجازه بدهید گریه کنید و احساس ناراحتی بکنید. خوب است که به خاطر رابطه از دست‌رفته سوگواری کنید.

  • اگر احساساتتان توان‌فرسا هستند، سعی کنید احساسات‌ خودتان را نامگذاری کنید. آیا احساس بی‌امنی می کنید؟ آیا نگران آینده هستید؟ آیا خودتان را شکست‌خورده می دانید؟

 

  1. هر چیزی که شما را به یاد رابطه‌ قدیمی‌تان می‌اندازد کنار بگذارید.

هر چیزی که شما را به یاد همسر قبلی‌تان می‌اندازد (عکس‌ها، نامه‌ها، یادگاری‌ها) بردارید و همه را در جعبه‌ای بگذارید. بعد جعبه را دور از چشم قرار دهید، مثلاً گوشه کمد یا زیر تخت. جعبه را آنجا بگذارید. می‌توانید بعداً آنها را مرتب کنید، بعد از اینکه بر جدایی غلبه کردید.

  • جعبه را دور نیاندازید. ممکن است بعداً به این خاطر احساس تأسف کنید.
  • اگر فکر می‌کنید ممکن است وسوسه بشوید و خیلی زود به سراغ جعبه بروید، سعی کنید نکته‌ای را روی آن بنویسید، مانند «تا آوریل جعبه را باز نکن.»

 

  1. راه خوبی را برای بروز هیجانات خود پیدا کنید.

مقابله‌ با هیجانات شدید می‌تواند سخت باشد. این کار کمک می کند تا راه خوبی را برای بیان آنها بیابید. برای بیان احساسات خود راه‌های متفاوتی را تجربه بکنید، تا زمانی که آنها سلامت و ایمن هستند. چند ایده در اینجا بیان شده‌اند:

  • ورزش.
  • با استفاده از هنر احساسات خودتان را بیان کنید: نقاشی، موسیقی، طراحی، نوشتن، و غیره.
  • گریه‌کردن.
  • به طور نمایشی خودتان را تصور کنید که داستان‌تان را در برنامه تلویزیونی می‌گویید.
  • در دفترچه یادداشتی بنویسید.
  • کاغذهای سطل بازیافت را ریز ریز کنید.
  • روی بالش جیغ بزنید و روی تخت بزنید.
  • قطعه‌های یخ را در وان حمام خرد کنید.

 

  1. به سرگرمی‌هایتان بپردازید، همچنین سعی کنید سرگرمی‌های جدیدی را پیدا کنید.

این کار کمک می کند تا راه‌های جدیدی را پیدا کنید برای اینکه موفق و مبتکر باشید.

  • آیا تاکنون کاری بوده که در جوانی خواسته باشید آن را انجام بدهید، اما نتوانسته باشید؟ اکنون سعی کنید این کار را بکنید!

 

  1. از خودتان بپرسید اکنون به چه چیزی احتیاج دارید.

اگر متوجه می شوید که زندگی سختی را می گذرانید، توقف کنید. از خودتان بپرسید «چه چیزی کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشم؟» درمورد چیزی فکر کنید که هم اکنون می‌توانید آن را انجام بدهید، چیزی که با انجام آن، این موقعیت دشوار آسان‌تر می‌شود. شاید با انجام کارهایی بتوان زندگی را بهتر کرد، مانند:

  • تلفن‌ زدن به یک دوست
  • دوش آب گرم گرفتن
  • با حیوان خانگی‌تان بازی کنید
  • شکلات داغ بنوشید
  • کسی را در آغوش بگیرید
  • کار دیگری را انجام دهید که احساس می کنید در این لحظه درست است

 

  1. کاری کنید تا توجه شما به مسایل دیگری غیر از جدایی معطوف شود.

درنهایت، نیاز است بپذیرید که رابطه پایان یافته است و اینکه قادر هستید برای آینده‌ای برنامه‌ریزی کنید که شامل همسر سابق‌تان نمی شود.

هدف شما این است. این هدف را در ذهن خود داشته باشید. نباید همچنان در زمان قدیم باشید و این ممکن است مدتی زمان ببرد. اینکه به خودتان یادآوری کنید کدام راه را برای آینده انتخاب کرده‌اید، کار مفیدی است.

 

  1. به یاد داشته باشید که بهبودی خطی نیست.

شکست‌ها رخ می‌دهند، اما دایمی نیستند. ممکن است بعد از مدتی بهتر و سپس ناگهان کمی بدتر شوید. این بدین معنی نیست که بهبود نمی یابید. ممکن است طی یک یا دو روز، طی یک یا دو هفته، دوباره سلامتی از دست‌رفته‌ را بدست آورید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *