9 روش برای یافتن یک دکتر روانشناس خوب

۹ روش برای یافتن یک دکتر روانشناس خوب

روانشناسی امروزی اشکال مختلفی دارد و یافتن دکتر روانشناس خوب بسیار مشکل است.

تمام درمان‌های خوب علاوه بر تنوع، چندین اصل مشترک که باعث تمایز دکتر روانشناس خوب از بد می‌شوند.

در واقع این عوامل مشترک مسئول اغلب درمان‌های شفابخش هستند.

 

در ادامه این مطلب، ۹ اصل بنیادی که سبب تمایز دکتر روانشناس خوب از معمولی می‌شوند را معرفی خواهیم کرد.

 

برای مثال یک روانشناس افکار ناخودآگاه شما را بررسی خواهد نمود، رفتارشناس، احتمالات تقویت‌کننده یک رفتار را بازسازی می‌کند، درمانگر شناختی، افکار غیرمنطقی شما را به چالش خواهد کشید، انسان‌شناس، مکان مناسبی برای شما فراهم می‌کند تا بتوانید تمایل به خودشکوفایی در خود را فعال کنید، هستی‌شناس‌ها شما را تشویق می‌کنند در بیابان به دنبال هستی بگردید، درمانگر واقع‌گرا، شما را هدایت می‌کند تا رفتارهایی را انتخاب کنید که روابط شما با دیگران را تسهیل می‌کنند.

در این اکولوژی غنی، هیچ نظریه درمانی یا روش خاصی، امتیاز انحصاری درمانی ندارد.

با توجه به محیط و قراین خاصی که وجود دارند (زمان، مکان، چگونگی و اینکه درمان روی چه کسی انجام شود)، رویکردها، توضیحات و مداخلات درمانی مختلفی ممکن است مؤثر و مفید باشند یا برعکس، زیان‌بار و ناکارآمد شوند.

با توجه به این مسئله و طیف بی‌انتهای گزینه‌ها، مراجعین احتمالی چگونه می‌توانند درمان خوب و بد و یک دکتر روانشناس خوب را از یک دکتر متوسط تشخیص دهند؟

 

دکتر روانشناس خوب به دنبال صمیمی‌شدن با بیمار نیست

تفاوت‌های بسیاری بین دوستی و صمیمی‌شدن با بیمار و درمان، وجود دارند.

ممکن است روابط بسیاری با دوستان خود داشته باشید. با آن‌ها کسب‌وکاری راه بیندازید، از آن‌ها پول قرض بگیرید یا با آن‌ها رابطه برقرار کنید.

اما با درمانگر خود تنها می‌توانید روی درمان کارکنید و یک دکتر روانشناس خوب ابتدا به درمان شما فکر می‌کند.

درمانگر شما ممکن است صمیمی باشد اما او دوست شما نیست و اگر درمانگر دوست شما شود پس دیگر درمانگر نیست.

دوم اینکه دوستی نیازی به برنامه، هدف یا آرمانی فراتر از ماهیت وجودی آن ندارد.

می‌توانید بدون دلیل خاصی با دوستان خود گردش کنید چون صرفاً از آن لذت می‌برید.

شما با درمانگر خود وقت نمی‌گذرانید. درمان، هدفمند و عملی است.

عمدتاً به سمت تحقق یک یا چند هدف می‌رود که متقابلاً آن‌ها را پذیرفته‌اید. درمان، صرفاً یک هدف نیست.

 

دکتر روانشناس خوب شأن بیمار را رعایت می‌کند

درمان خوب به دنبال تسهیل سلامت روحی سالم است.

هرچند بهداشت روح، به‌خودی‌خود، هدف و مکانی برای رسیدن (به سبک دروازه بهشت نیست که برای سعادت باید بدان مراجعه نمود) نیست.

بلکه سلامت و بهداشت روحی، فرایندی است که برای تحقق اهداف انتخاب‌شده، تعیین کرده و اجرا می‌کنید.

به‌ عبارت‌ دیگر، سلامت روان، مهارت اصلی شماست نه اینکه مقصد سفر باشد.

بنابراین درمانگر، راننده نیست بلکه نحوه رانندگی را به شما آموزش می‌دهد.

 

درمان خوب مستلزم قضاوت و بررسی است اما مردم را قضاوت نمی‌کند.

اکثر مردم که برای درمان مراجعه می‌کنند به خاطر مشکلاتی که دارند تحت قضاوت‌های بی‌رحمانه قرار می‌گیرند (توسط خود آن‌ها، همتایان آن‌ها، همسران، کارفرماها، همسایگان و اغلب کل جامعه).

آن‌ها نصایح بسیاری شنیده‌اند؛ بنابراین درمانگران خوب برخلاف درمانگران رسانه به یک اندازه قضاوت و مشاوره خواهند کرد.

عمدتاً مسئله این نیست که مردم در مورد درمان چه تصوری دارند، بلکه آن‌ها برای کسب تجربه به درمانگاه می‌آیند (شفا یافتن، تجربه اصلاح رفتار).

آنچه آن‌ها نیاز دارند، درک همدردی، پذیرش و تشویق است.

همان‌طور که یک جراح صرف‌نظر از ایدئولوژی بیمار، شخصیت اخلاقی، ثروت یا قومیت بیمار باید او را عمل کند، یک دکتر روانشناس خوب نیز شخصیت انسانی هر بیمار را صرف‌نظر از اینکه وی چقدر بیمار را دوست دارد یا تأیید می‌کند، می‌پذیرد، به وی گوش می‌دهد و تلاش می‌کند او را درک کرده و به گونه مناسبی به وی پاسخ دهد یا او را تکریم کند.

 

دکتر روانشناس خوب مراجعین را تشویق می‌کند دقیق و صریح باشند و به‌موقع، بازخورد دهند و رابطه برقرار کنند.

مراجعین وقتی بازخورد به‌موقع، دقیق و مناسب درمانی، دریافت می‌کنند، بهبود می‌یابند.

اکثر برخوردهای ما با افراد در خارج از اتاق درمان، تصنعی، محتاطانه یا سطحی هستند.

اکثر ما از دروغ و فریب، ناراحت می‌شویم یا از بی‌توجهی، به ستوه می‌آییم.

اغلب می‌ترسیم که بگوییم واقعاً چه احساسی داریم یا چه فکر می‌کنیم، می‌ترسیم که اسرار ما فاش شوند و علیه ما به کار روند.

گفتن واقعیت ممکن است ما را رها کند.

حقیقت، به درمان خوب، کمک می‌کند. درمان، محیطی فراهم می‌کند که امیدبخش است، انتظاراتی دارد و طراحی هدفمند آن، از ما می‌خواهد صریح باشیم و گفتگویی کاوشگرانه و افشاگرانه داشته باشیم.

مکان مناسبی است تا مراجعین خود را صادقانه، مطرح کنند، احساسات واقعی خود را درک کنند و به کمک یک دکتر روانشناس خوب، متوجه شوند چگونه از اطلاعات در سفر درمانی خود استفاده کنند.

 

دکتر رواشناس خوب دارای تفاهم زیادی با بیمار است

وقتی تفاهمی وجود نداشته باشد، درمان انجام نخواهد شد.

اگر درمانگر روی سابقه و مدرک تحصیلی ظاهرا خوب باشد،ولی نتوانید اعتماد یا صمیمیتی با وی احساس کنید، احتمالا بهتر است از مطب او خارج شوید.

 

دکتر روانشناس خوب استقلال و توانایی بیمار را افزایش می‌دهد

اگر فرایند درمان در مسیر بهبود انعطاف، استقلال، تصمیم‌گیری و قابلیت‌های حیاتی، پیش نرود، پس درمانی رخ نخواهد داد.

اگر درحالی‌که درمانگر را تحسین می‌کنید بیشتر به خود شک کنید، پس احتمالاً در محیط درمانی مناسبی قرار ندارید.

یک نشانه خوب از درمانی که در شرف شکست است یا درمانی که مشروعیت ندارد، این است که به‌مرورزمان بیشتر به درمانگر وابسته می‌شوید.

درمان درصدد یافتن راه‌حلی برای مشکلات نیست بلکه به بیمار یاد می‌دهد چگونه مسائل را حل کند.

 

دکتر روانشناس خوب سوابق و بیوگرافی بیمار را در نظر می‌گیرد

برخی رویکردهای درمانی عمدتاً بر مکان و زمان کنونی تمرکز می‌کنند یا به آینده توجه دارند درحالی‌که سایرین عمدتاً روی بازسازی تجارب قبلی، تمرکز می‌کنند.

به‌هرحال، درمان خوب، فضایی برای طرح بیوگرافی فراهم می‌کند.

گذشته تنها کلید نیست اما اغلب کلیدی به زمان حال است.

شاید روی آن تمرکز نکنیم اما باید به وجود آن اذعان کنیم. همه ما از جایی آمده‌ایم و این مکان بر جایگاه فعلی و شخصیت ما، تأثیر دارد.

بیوگرافی شخص، تجارب آن‌ها را ترسیم می‌کند، محیطی که توسط آن می‌توان رفتار آن‌ها را درک کرد.

گذشته شاید، حال را تعیین نکند اما قطعاً آن را شکل می‌دهد و درمان خوبی را نوید می‌دهد.

 

درمان خوب، تجارب شخصی بیمار و جهان درونی آن‌ها را در نظر می‌گیرد

مردم توسط حواس خود زندگی را تجربه می‌کنند.

تجارب حسی فردی ما (که ریشه در زمینه مشترک میراث تکاملی ما دارند) توسط ساختار ژنتیکی و تجارب زندگی، شکل می‌گیرند.

بنابراین درحالی‌که همه ما تا حدی در این خصوص، اشتراکاتی داریم، ولی اغلب تنها هستیم.

یک دکتر روانشناس خوب می‌داند که بیمار باید درک شود، آن‌ها باید تجارب شخصی وی را درک کنند.

درمان خوب، تجارب شخصی بیمار را موردتقدیر قرار می‌دهد، آن‌ها را ترسیم می‌کند و روی آن‌ها کار می‌کند.

 

درمان خوب زمانی رخ می‌دهد که بیمار تکالیف خود را انجام دهد

همان‌طور که والدین مراقب کودکان هستند، درمانگران معمولاً برای درمان مراجعین خود، اعتبار بسیاری کسب می‌کنند (یا در صورت شکست، بسیار سرزنش می‌شوند).

در حقیقت، والدین و درمانگران، هر دو کم‌توان‌تر از چیزی هستند که تصور می‌کنند.

فاکتورهای بیمار مانند امید، انگیزه، منابع، حمایت اجتماعی و حساب سنگین خیلی بیشتر از توانایی درمانگر و خصوصیات وی، نتایج درمان را تعیین می‌کنند.

تجارب درمانی بیمار نیز مهم‌تر از مقیاس‌های عینی عناصر درمان هستند. کل درمان به‌طور بنیادی خود-درمانی است.

اگر درمان برای بیمار، مؤثر باشد، او باید برای تحقق درمان، تلاش کند.

 

دکتر روانشناس خوب یادگیری بیمار را افزایش می‌دهد

یک دکتر روانشناس خوب، مراجعین را در سطوح گوناگونی درگیر می‌کند که شامل احساسات، شناخت و رفتار بیمار است.

او اغلب و در ابتدای روند درمانی درصدد درک متقابل و دلسوزی با بیمار است، باید ائتلافی ایجاد نمود و از ساختار درونی بیمار، شرایط زندگی و داستان شخصی بیمار، مطلع شد.

یک دکتر روانشناس خوب سپس یادگیری بیمار را نیز تسهیل خواهد کرد (شناخت جدید، روش‌های جدید تفکر، راه‌های جدید برقراری رابطه با دیگران، مدیریت احساسات). سرانجام، درمان خوب مستلزم تمرکز روی رفتار بیمار است (تمرین مهارت‌های جدید و اتخاذ عادات جدید).

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *