پاسخ ساده هست. در گام اول والدین باید خونسردیشان را حفظ کنند.
والدین معمولاً اتفاقات مربوط به بلوغ جنسی یا کنجکاوی بچهها نسبت به مسائل جنسی را یک اتفاق غیرمنتظره وشوکآور تلقی میکنند.
درحالی که همانقدر که اتفاقاتی مثل از پوشک گرفتن بچه، از شیر گرفتن او یا چهار دست و پا راه رفتنش طبیعی هستند، بلوغ جنسی، آگاهی از بدن و کنجکاوی نسبت به این مسائل هم جزئی از فرآیند رشد انسان است.
پس اگر والدی متوجه کنجکاوی و حساسیت فرزندش نسبت به مسائل جنسی شد و در موبایل و تبلت شخصی او عکس و فیلم غیراخلاقی مشاهده کرد اولین واکنش باید واکنشی عاقلانه و به دور از تصمیمات هیجانی باشد.
معمولاً والدین در مواجهه با این مسئله سریعاً روحیه خود را میبازند و میگویند: «این چه بلایی بود سرمان آمد؟»، «بچه من که تا دیروز سرش توی کتاب و درسش بود»
دستهای دیگری از والدین هم خودشان را سرزنش میکنند. مثلاً میگویند: «من چه مادر بدی هستم که متوجه این موضوع نشدم».
یعنی دچار احساس گناه میشوند که انگار به خاطر کمتوجهی آنها فرزندشان به تماشای محتوای غیراخلاقی گرایش پیدا کرده است.
این واکنشها باعث بروز حجم زیادی از هیجانات و افکار منفی میشود که واکنشهای نسنجیده را هم به دنبال دارد.
مثلاً مادر، اینترنت خانه را قطع میکند یا پدر موبایل بچه را از او میگیرد یا دستور میدهد که دیگر نباید با دوستانی که من فکر میکنم ماجرا زیر سر آنهاست در ارتباط باشی!
توصیه ما به والدین این است که قبل از این رفتارها و تصمیمات هیجانی اول از همه خودشان را کنترل کنند.
والدینی که بر رفتار و هیجانات خود کنترل ندارند نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان به آنها اعتماد کند و درباره مسائل حساسیتبرانگیز با آنها راحت باشد.
پس طبیعی است که از راهی مثل مخفی کردن یا اعتماد کردن به دوستان دنبال پاسخگویی با این کنجکاویهای طبیعی برود.
واقعیت این است که رشد کودک یک مسیر دارد و ما به عنوان والد اگر بخواهیم در برهههای حساسی مثل نوجوانی در مواجهه با فرزندمان درست عمل کنیم باید بذر این عمل درست را از قبل بکاریم.
والدین باید در طول مسیر رشد، ذهنشان را در اختیار کودک قرار بدهند و از کودک هم بخواهد ذهنش را در اختیار آنها قرار بدهد.
بعضی از والدین خودشان مثل یک هندوانه دربسته یا یک صندوقچه قفلشده هستند ولی از فرزندشان انتظار دارند که تمام افکارش را برای آنها بازگو کند.
در موقعیتهای مختلف والدینی، ما باید به کودک این اطمینان را بدهیم که برای او یک پایگاه قابل اطمینان و قابل اتکا هستیم.
هیچ اشکالی ندارد اگر به فرزند در آستانه نوجوانیمان بگوییم: «تو داری بزرگ میشوی و ممکن است من نتوانم خیلی از دغدغههای تو را درک کنم.
اما دوست دارم تو کمکم کنی تا دنیا و افکارت را بفهمم و درک کنم» این دست رفتارها کودک را به سمتی میبرد که اولین مرجع هر سوال و هرپرسشی که برایش پیش میآید؛ حتی درباره مسائل جنسی والدینش باشند.
چون والدینش را آدمهایی دیده که قرار نیست از سوالهای او درباره مسائل حساسیتبرانگیز برآشفته بشوند، ساختار روانیشان به هم بریزد و تبدیل به آدمهایی عصبانی و غیرقابل پیشبینی بشوند.
پس یک پیشگیری خوب این است که قبل از اینکه کودک به سن کنجکاوی درباره مسائل جنسی برسد به او این اطمینان را بدهیم که من نسبت به همه سوالها و کنجکاویهای تو پذیرش دارم و هرچه باشی تو را دوست دارم.
اما اگر ما والدینی بودیم که این مسیر را طی نکردیم و فهمیدیم که کودک سابق و نوجوان فعلی ما تصمیم گرفته جواب سوالها و کنجکاویهای ذهنیاش را خودش پیدا کند کار سختتری داریم.
روزی پدر یا مادر لبتاپ فرزندش را باز میکند و با محتواهای غیراخلاقی روبه رو میشود.
توصیه من به عنوان روانشناس این است که در عین حفظ خونسردی در ابتدای امر این موضوع را به روی فرزندمان نیاوریم.
در قدم اول لبتاپ را ببندید و به نوجوان چیزی نگویید. این کار دو مزیت دارد.
اول اینکه در اصطلاح روی شما به روی فرزندتان باز نمیشود و حریم و حرمتی در این بین شکسته نمیشود.
دومین مزیتش هم این است که اعتماد نوجوان به شما سرجایش باقی میماند.
درست است که والدین در این لحظه میتوانند مچ فرزندشان را بگیرند و فرزند هم مسلماً خطاکاریاش را میپذیرد اما در عمل والدینش را به چشم افرادی میبیند که مدام وسائل شخصی او را چک میکنند و او را میپایند.
این احساس پاییده شدن یکی از بدترین احساسات برای فرزندان در چارچوب یک خانواده است و اثرات بسیار سوئی روی رفتار آنها دارد.
خیلی از نوجوانها متوجه ماهیت عکس و فیلمهای غیراخلاقی که در اینترنت میبینند نیستند.
آگاهی دادن در مرحلهای که اعتماد نوجوان را جلب کرده ایم مهم است.
برای او بگوییم که آیا نمیداند این دست محتواها اغلب غیرواقعی و اغراقشده هستند؟
آیا میداند که این محتواها اکثراً به خاطر تبلیغات تولید میشوند و به همین خاطر هیچ پشتوانهای از واقعیت ندارند؟
در این مرحله شاید متوجه بشویم که کودک فقط کنجکاو بوده است.
جایی اسمی یا تعریفی را شنیده و در اینترنت جستوجو کرده است.
از دوستانش چیزی را شنیده و خواسته خودش ببیند و…. بهترین راهکار برخورد با این نوجوان این است که اولاً این مسئله را زیاد به روی او نیاوریم و مرتباً و بهصورت مستقیم درباره آن صحبت نکنیم.
سطح آگاهیاش را بالا ببریم و او را نسبت به هدف و مقصود این دست محتواها در فضای مجازی آگاه کنیم.
ایجاد سرگرمی، تنها نگذاشتن او در خانه و پاسخ مقتضی به سوالها و دغدغههایش در زمینه مسائل جنسی احتمالاً تا حد زیادی این رفتار را در او کاهش میدهد و از بین میبرد.
اما گاهی بیماری اضطراب و وسواس شدید باعث گرایش نوجوان به سمت محتوای غیراخلاقی میشود.
در حالت مزمن شخص به دیدن این دست محتواها اعتیاد پیدا میکند.
البته در این حالت هم از نظر روانشناسی بعید است که نوجوان به خاطر لذت جنسی به دیدن محتوای غیراخلاقی اعتیاد پیدا کند.
در واقع بیماریهای زمینهای دیگری مثل وسواس و اضطراب که به خاطر رفتارها یا نوع تربیت والدین در سنین پایینتر به وجود آمده، در سن نوجوانی به صورت این سبک از اعتیاد بروز و ظهور پیدا میکند.
اگر متوجه این موضوع در فرزندمان شدیم باید هرچه سریعتر موضوع را با یک روانشناس درمیان بگذاریم.
وقتی این اضطراب به عنوان یک بیماری روانی از بین برود اعتیاد او به دیدن محتوای غیراخلاقی یا هرمدل وسواس و اعتیاد دیگری از بین خواهد رفت.
والدین نباید وجود وسواس در فرزندشان را انکار کنند.
گاهی ما فکر میکنیم که در حال انجام یک والدگری نرمال هستیم اما در واقع داریم زمینههای بروز وسواس و بیماریهای بعد از آن را در کودک به وجود میآوریم.
مثلاً وقتی داریم کودک را از پوشک میگیریم هر پنج دقیقه نظام فکری او را به هم میزنیم و میپرسیم:
«دستشویی نداری؟ مطمئنی؟ میخواهی برویم دستشویی؟ حواست باشهها! هر وقت دستشویی داشتی بگو»
من مراجع سهسالهای داشتم که به جمع کردن جعبههای دستمال کاغذی و وسائلی از این دست اعتیاد داشت.
خب این رفتار غیرنرمال بود و وقتی بررسی کردیم دیدیم یک کودک سه ساله به خاطر تربیت ناآگاهانه والدین به اضطراب و وسواس مبتلاست.
قطعاً توضیح اینکه تماشای محتوای غیراخلاقی برای نوجوان اشکال شرعی دارد لازم است.
اما واقعیت این است که اغلب تماشای این سبک محتواها از سر کنجکاوی است و انحراف جنسی تلقی نمیشود.
از آنطرف توضیح احکام شرعی مربوط به تماشای محتوای غیراخلاقی یا توضیح مفهوم روابط نامشروع ممکن است باعث کنجکاوی بیشتر نوجوان بشود یا موضوعاتی که برای سن او لازم نیست را برایش باز کند.
برای همین توصیه این است که قبل از توضیح مسئله شرعی برای نوجوان؛ والدین یک وظیفه شرعی برای خودشان در نظر بگیرند. وظیفه شرعی مبنی بر کنترل و نظارت بر روی رفتار مجازی نوجوان.
وظیفه دیگر میتواند رشد سواد والدین در زمینه تکنولوژیهای مجازی باشد.
بعضی از بچهها از عدم آگاهی والدین سواستفاده میکنند و یا غفلت آنها را به وسیلهای برای کنجکاوی بیشتر تبدیل میکنند.
درحالی که اگر والدین پابهپای فرزندشان از تازههای تکنولوژی خبردار باشند میتوانند کنترل و نظارت بیشتری را به صورت غیرمستقیم اعمال کنند.
اما در کنار همه اینها باید بدون اشاره مستقیم به روابط جنسی قبح تماشای محتوای غیراخلاقی را برای نوجوان جا بیاندازیم.
لازم است این دو موضوع از هم تفکیک بشود که روابط زناشویی شامل محبت، لمس و… برای پدر و مادر و یا هر زن و شوهری دیگری اشکال ندارد اما تماشای رابطه خصوصی زن و مرد برای فرد سوم دارای اشکال شرعی، حرام و یکی از بزرگترین گناهان است.
اگر به صورت کلی روابط بین زن و شوهر را قبیح و بد توصیف کنیم حتماً برای کودک و نوجوان این سوال پیش میآید که پس چرا بین پدر و مادرم یا دیگر زن و شوهرها روابط عاطفی کلامی و حتماً روابط عاطفی لمسی وجود دارد؟
بنابراین تفکیک این موضوع برای نوجوان مخصوصاً در سنین پایان نوجوانی ضروری است که روابط زناشویی ایرادی ندارد اما تماشای آن به هر طریقی از جمله عکس و فیلم و… از طریق نفر سوم حرام است.
نکته مهم در تبیین این مطلب این است که اولاً به نوجوان برچسب منحرف اخلاقی نزنیم و بعدهم به صورت غیرضروری باب مسائلی مثل روابط نامشروع و کم و کیف آن را برای او باز نکنیم تا اگر چیزی را هم نمیداند در سن نامناسب به آن آگاه بشود.
نازنین سهرابی
روانشناس کودک
1 Comment
salam